مسئله خیلی ساده بود ! منم می دونستم
بالاخره بهانه منتفی شدن انتقال آب برای دریاچه ارومیه پیدا شد. البته باید بهانه بهتری برای بهای منتفی شدن انتقال آب به دریاچه ارومیه از رودخانه های مجاور ( انتقال حوضه به حوضه) پیدا کرد، مردم و نمایندگان مجلس ذینفعان در این خواسته هستند و نباید متحمل پرداخت بهای خواسته و نخواسته ها شوند !
طرح انتقال آب بدلیل اینکه منابع آبی حوضه های همجوار نیزمتأثر از بی نظمی درپراکنش ریزش های جوی نمی توانند منابع مؤثری محسوب شوند، اساسا وعده بی پایه بود و تجربه حوضه به حوضه در ناحیه زاگرس نشان داد تا چه حدی نظریه انتقال بی پایه است که زاینده رود را به میرانده رود مبدل کرد
رودی که زنده بود و رفع عطش می کرد حالا با سراب پذیرای تشنگان می شود و می میراند.
وزارت نیرو دید که موضوع انتقال هم طرحی زمانبر است و هم موضوع انتقال آب نیز ممکن است به نتیجه احیای دریاچه منتهی نشود، اعتراض نمایندگان را بهانه قرار داد و موضوع انتقال را منتفی کرد
اگر از موضوع هدر رفت منابع مالی در رابطه با ایجاد کانال انتقال بگذریم از خسارت ناشی از تخریب اجرای طرح انتقال چگونه می توان گذشت!
سفره دریاچه ارومیه اگر با خست طبیعت و بد رفتاری عوامل ذینفع در بهره وری سفره رنگینی نیست مطمئناً با انتقال حوضه به حوضه ( استقراض) رنگین نخواهد شد
باید به مدیران حرفه ای فرصت دهند و ببینیدکه مدیران حرفه ای معجزه نمی کنند، بلکه با انجام تمهیداتی بدون دور ریز منابع مالی به نحو هدفمند از طریق اثربخشی و کارائی مدیریت حرفه ای را به افزایش بهره وری به اجرا می گذارند
البته بعد از ارائه برنامه تمهیدی همه می گویند اینکه کار خیلی ساده ای بود من هم بلد بودم ! بارها گفتم کسی گوش نکرد !